؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اشک!
سکوت لحظه ها را دوست دارم
در سکوت خاطره ها زیبا تر از لحظه ها ست
و هر قطره اشک می شوید
کینه و نفرت را از دل
ای کاش احساس آدماها نوشته می شد
و مفهوم اشکها آشکار
یاد بگیر که در زندگی ، از نقاط ضعف خود
به عنوان نقاط قوت خود استفاده کنی .
راز موفقیت در زندگی ، داشتن امکانات نیست ،
بلکه استفاده از ” بی امکانی ”
به عنوان نقطه قوت است .
بچه که بودیم....
نیمکت مدرسه ها خراب بود ،
شیرای آب خراب بود !
زنگای در خونه ها خراب بود ....
ولی ....
آدما سالم بودن ... !!!
***********
آلـــیــــس کـــجـــایـــی؟!
بـــیـــا … ایـــنـــجـــا عــجــیـــب تــریــن ســـرزمــیــن دنـــیــاســت . .
تاثیراسترس برروی حافظه!
اثر استرس بر روي حافظه و يادگيري
استرس عبارت است از مجموعه فنومنها يا پديده هاي بيولوژيكي غير اختصاصي كه به وسيله عوامل زيان آورخارجي ايجاد مي شوند. اين فنومنها شامل صدمه و دفاع مي باشند. حوادث پر استرس زندگي ميتواند اثرات بسيار عميقي روي شناخت و توانائيهاي حركتي ما نسبت به افرادي كه سازگار بوده و تحت تاثير قرار نمي گيرند، بگذارد. استرس ميتواند بر توانائي ما براي يادكيري و حافظه اثرات تخريبي بجا بگذارد، درست مانند شرايط آزمايشگاهي يادگيري را تخريب كند. همچنين استرس مي تواند انرژيهاي اصلي حيات را كاهش داده و آنها را تار و مار كند. غده تيموس، مركز اصلي انرژي و روشنائي بزرگ و عشق و نيروي حيات مي باشد و نقش آن توليد نوعي از سلولهاست به نام سلولهاي T كه مامور پيدا كردن سلولهاي معيوب و از بين بردن آنها در هنگام قرار گرفتن در معرض استرس مي باشد . شواهد زيادي دلالت بر اين دارد كه هورمونهاي داخلي مر بوط به استرس مانند اپي نفرين و كورتيكو استئورون ميتواند حافظه را در حيوانات تقويت كند. اخيرا اولين مدركي كه بدست آمده نشان ميدهد، هورمون داخلي استرس (اپي نفرين )ميتواند حافظه انساني را تقويت و تثبيت كند. البته طبق يافتههاي بدست آمده يادگيري بعد از فعاليت هورمون استرس نميتواند بطور يكنواخت حافظه را براي تمام اطلاعات كسب شده افزايش دهد و بيشتر تحت تاثير ميزان تحريك رمز اوليه در تعديل حافظه براي آن ماده مي باشد. قرار گرفتن در معرض يك حادثه پر استرس اثرات بزرگي بر روي رفتارهاي يادگيري و عملكرد دارد.گاهي اوقات به حافظه آسيب مي رساند و گاهي سبب تقويت حافظه ميشود . وقتي كه ترسيده ايد و يا عصبي و يا دچار استرس هستيد، نوعي ترشح سمي در بدنتان بوجود ميآيد كه باعث گرفتگي كانالهاي انرژي و از بين رفتن اشتها ، سوء هاضمه، بالا رفتن فشار خون، تپش قلب، بيخوابي و بروز احساسات منفي ميگردد.. حيواناتي كه در معرض استرس اجباري (بي وقفه) قرار ميگيرند علائم ديگري نظير خواب، خوردن، زخم معده و كاهش ايمني را نشان ميدهند مگر اينكه اثر استرس از آنها برداشته شود. اين پديده در حيوانات نمونه اي از دپرس شدن مي باشد .همچنين استرس در افراد نر و ماده اثرات متفاوتي را بر جا ميگذارد. افراد ماده نسبت به حوادث پر استرس زندگي حساستر بوده و آنها را دچار بيماري، نگراني، ضربات روحي، آشفتگي و كسالت ميكند . در آخر بايد گفت نقش چشم ها، گوشها ،كبد ،كيسه صفرا، طحال، بيني، ريهها، ستون فقرات و اندامهاي جنسي را نبايد ناديده گرفت. راز يادگيري در با نشاط بودن، تفريح كردن و لذت بردن است. پس زماني كه اينها وجود داشته باشد بدنتان آموختن را مي پذيرد و بهتر موضوعات در حافظه شما مي ماند
چرا دلشکستگی درد دارد!!!!
محققان موفق به کشف ارتباط ژنتیکی میان درد فیزیکی و شکستهای اجتماعی شدند این به آن معنی است که قطع ارتباط عاطفی میان افراد یا دل شکستگی به معنی واقعی دردناک است.
روانشناسان دانشگاه کالیفرنیا اعلام کردند بدن انسان دارای ژنی است که می تواند حساسیت دردهای فیزیکی را به حساسیت دردهای اجتماعی ارتباط دهد. این یافته در راستای نظریه مشهوری است که معتقد است پس خوردگی یا عدم پذیرفته شدن در اجتماع دردناک است و در بدن انسان درد فیزیکی ایجاد می کند.
این ژن تنظیم اصلی ترین بخش تسکین درد در بدن انسان به نام Mu-Opioid را که با دردهای تجربیات دردناک اجتماعی نیز درگیر است به عهده دارد. مطالعات جدید نشان می دهد تنوع میان ژن گیرنده های Mu-Opioid با نام OPRM1 که اغلب با دردهای فیزیکی در ارتباطند به میزان درد اجتماعی و ذهنی که فرد در هنگام عدم پذیرش یا شکست عاطفی تحمل می کند نیز ارتباط دارد.
این ژن در افراد مختلف متفاوت بوده و نوعی نادر از آن باعث افزیش حساسیت فرد در برابر پس زده شدن در اجتماع و بروز تجربه افسردگی در وی خواهد شد. محققان به منظور بررسی نوع ژن موجود در بدن نمونه های بزاق 122 داوطلب را جمع آوری کرده و میزان حساسیت این افراد را در برابر دردهای اجتماعی و فیزیکی به دو شیوه مورد آزمایش قرار دادند.
به گزارش مهر ، نتیجه آزمایشها نشان داد افرادی که نسبت به دردهای فیزیکی بسیار حساس بوده از نوعی خاص از ژن OPRM1 برخوردار بودند در هنگام آزمایشهایی که برای آنها به صورت آزمایشگاهی حس شکست یا عدم پذیرش را به وجود می آورد، در برابر عدم پذیرش از خود حساسیت بسیار بالاتری نشان داده و در عین حال فعالیت بخشی از مغز این افراد که با دردهای اجتماعی در ارتباط است افزایش پیدا کرده است.
بر اساس گزارش تلگراف، این اولین باری است که ارتباط ژنتیکی میان دردهای فیزیکی و ذهنی به این شکل به اثبات می رسد. به گفته محققان به دلیل اینکه ارتباطات اجتماعی در زندگی انسان از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند، درک احساس درد از نداشتن چنین ارتباطی می تواند انگیزه ای محکم برای حفظ ارتباطات اجتماعی فرد به شمار رود.
دروغ گویی!!!!!!!!!!!!!
دروغ گفتن، يكي از رفتارهاي متداول كودكان 4، 5 ساله است که نميتوان به آن بيتوجه بود. روانشناسان ميگويند...
بيشتر كودكاني که در اين سن و سال دروغ ميگويند، قصد فريب والدين خود را ندارند و از آن بهعنوان راهي براي فرار از مجازات استفاده ميکنند. البته گاهي نيز كودكان با جعل داستان يا با طرح مبالغهآميز بعضي واقعيات تلاش ميکنند خواستههاي خود را با بزرگترها درميان بگذارند و بهطور غيرمستقيم از آرزوهاي خود صحبت ميكنند. براي کسب آگاهي بيشتر درباره اين موضوع با دکتر نسرين اميري، فوقتخصص روانپزشکي کودک و نوجوان و عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي گفتوگو کردهايم.
چرا کودکان گاهي اوقات دروغ ميگويند؟
كودكان معمولا به 2 شكل دروغ ميگويند كه رايجترين شکل آن، خيالپردازي است. كودك با جعل داستان يا با طرح مبالغهآميز بعضي از واقعيات، خواستهها و روياهايش را به ما ميفهماند. در اين صورت، بهتر است كه پدر و مادر در تاييد خواسته كودك حرف بزنند اما دروغ نوع دوم، دروغي بهاصطلاح مفيد است؛ دروغي كه بزرگترها هم ميگويند و آن را به حساب دروغ مصلحتآميز ميگذارند تا به جاي نتيجه بد، نتيجه خوب بگيرند. در اين مرحله از رشد، كودك در استفاده از دروغ براي رسيدن به خواستهاش ترديدي به خود راه نميدهد.
در اين شرايط، ما به عنوان والدين کودک، بايد چه عکسالعملي نشان دهيم؟
در اين موارد، ما بايد به كودك تفهيم كنيم كه از راستگويي و صداقت او خوشحال ميشويم و دروغ و دروغگويي را دوست نداريم. حتي ميتوانيم در صورتي که کودک کار اشتباهي انجام داده و درباره آن اشتباهش دروغ نگفته، از تنبيه صرفنظر کنيم اما در هر صورت، دروغگويي کودک، حتي درمورد موارد کوچک نبايد بياهميت جلوه داده شود.
چرا؟
چون اين مساله در سنين بالاتر، رفتاري ناپسند است كه به كودك، شخصيتي ساختگي و تصنعي ميبخشد که هرگاه در موقعيت نامطمئن و ناامن قرار گيرد و احساس خطر يا حقارت كند، به گفتن دروغ متوسل ميشود. در عين حال،كودك دروغگو به گفتههايش ايمان ندارد و بهطور قاطع و صريح حرف نميزند و بهتدريج اعتماد خود را به ديگران از دست ميدهد و نسبت به اطرافيان بدبين ميشود.
چه راهي وجود دارد که بتوانيم اين رفتار ناشايست کودک را تصحيح کنيم؟
براي درمان دروغگويي، شناخت علتهاي آن كاملا ضروري است. در واقع، دروغگويي بهعنوان يك مشكل، علتهاي گوناگون و متعددي دارد. مثلا يكي از علتهاي دروغگويي آموزش نادرست خانواده است. در خانوادهاي كه پدر و مادر و ديگر اعضاي آن همواره به يكديگر دروغ ميگويند، نميتوان انتظار داشت كه يک كودك راستگو تربيت شود.
کودکان براي جلب توجه هم دروغ ميگويند. همينطور است؟
بله؛ دروغگويي كودك ممكن است براي جلب توجه اطرافيان باشد. چنانچه كودكي در خانواده يا مدرسه مورد بيتوجهي اطرافيان قرار گيرد براي نشان دادن خود و جلب توجه آنها ممكن است به گفتن دروغ در زمينههاي گوناگون متوسل شود. كودكاني كه نسبت به دوستان و اطرافيان خود احساس كمبود ميكنند، ممكن است براي جبران كمبودهاي خود در زمينههاي گوناگون نظير شغل والدين، محل سكونت، وضع تغذيه، دوستان و تفريحات و سفرها به دروغگويي متوسل شوند و درون آشفته و نگران خود را به آن وسيله به طور موقت تسكين دهند. البته انتظار و توقع بيش از حد از كودكان و مقايسه آنها با دوستان و همكلاسيها نيز در زمينههاي گوناگون از ديگر عوامل دروغگويي كودكان محسوب ميشود. دراين صورت، كودك از طريق دروغ ميتواند هم بر احساس حقارت خود بهطور موقت غلبه يابد و هم والدين را راضي و خشنود سازد و نظر آنها را به سوي خود جلب كند.
آيا دروغگويي کودکان ميتواند ناشي از ترس هم باشد؟
ببينيد؛ اگركودك به دليل راستگويي تنبيه شود، در آينده براي نجات و رهايي از مجازات به دروغگويي متوسل ميشود. بايد اذعان كرد كه برخي سختگيريهاي افراطي و برخوردهاي خشن والدين و مربيان با كودك از علتهاي مهم دروغگويي كودك محسوب ميشود. به عبارت ديگر، گاهي نحوه بيان و برخورد والدين و مربيان با كودك، او را به دروغ گفتن واميدارد و به او دروغگويي را ميآموزد. به عنوان نمونه، والدين به كودكي كه مرتكب عمل خلافي شده، اصرار ميورزند كه او اين كار را انجام نداده است؛ بلكه ديگري مثلا همسايه يا دوست يا برخي موجودات خيالي سبب آن بودهاند. در اين شرايط، والدين علاوه بر آنكه كودك را دروغگو بار ميآورند، او را به گريز از قبول مسووليت رفتارش نيز واميدارند.
حالا اگر کودک به هر دليلي دروغ گفت، اولين برخورد پدر و مادر چگونه بايد باشد؟
در صورت مشاهده دروغگويي کودک، والدين و مربيان نبايد شتابزده عمل كنند و به تنبيه كودك مبادرت ورزند؛ بلکه براي بازداشتن كودك از دروغگويي و اصلاح رفتار وي، بايد روش برخورد مناسبي متناسب با موقعيت انتخاب شود تا دروغگويي تکرار نشود. باز هم تاکيد ميکنم که كودك بايد دريابد كه دروغگويي كار نادرست و ناپسندي است و راستگويي عملي باارزش و پسنديده است. او بايد ارزش راست گفتن را درعمل تجربه كند. از طرف ديگر، والدين و مربيان نبايد در برابر دروغهاي كودكان برآشفته شوند و او را كتك بزنند. در اين شرايط، بيان نتايج زشت و تلخ دروغگويي بهصورت داستان براي کودکان ميتواند در آموزش عواقب تلخ دروغگويي مفيد واقع شود. اگر والدين و مربيان، كودك را در خلوت (نه در جمع) در فضايي محبتآميز و پرعطوفت با مضرات و نتايج دروغگويي آشنا کنند، اقدامي موثر در جلوگيري و درمان دروغگويي انجام دادهاند. اما نکته مهم اين است که والدين و مربيان بايد از كودك انتظاراتي داشته باشند كه با واقعيات و امكانات او منطبق است. در غير اين صورت، دروغگويي كودك تقويت و تشديد خواهد شد؛ چون كودك توان عملي ساختن خواستههاي اطرافيان را ندارد و به گفتن دروغ متوسل ميشود. بنابراين از كودك بايد انتظارات در حد توانش داشته باشيم.
آيا ميتوان با ترفندهاي تربيتي از دروغگوشدن کودک پيشگيري کرد؟
بله؛ براي پيشگيري و درمان دروغگويي، والدين و مربيان بايد واقعيات را بپذيرند و براي شنيدن حرفهاي شيرين و تلخ از طرف كودكان آماده شوند و با رفتار خود به كودك بياموزند كه گفتن واقعيات به هر صورتي كه باشد، مقبول است و موجبات تنبيه و آزار كودك را فراهم نخواهد كرد. در واقع، اگر كودك پي ببرد كه والدين و مربيان براي دروغگويي او را تشويق و براي راستگويي او را تنبيه نميكنند، به تظاهر در رفتار و جعل واقعيت نخواهد پرداخت. در عين حال، والدين و مربيان بايد از طرح پرسشهايي كه كودك به آنها به احتمال قوي پاسخ نادرست خواهد داد، خودداري كنند.
اصلا چطور ميتوانيم كودك را به راستگويي تشويق كنيم؟
بايد به كودكتان فرصت دهيد تا حرف راست را بگويد. به كودكتان بگوييد كه به او فرصت ميدهيد تا صادق و راستگو باشد. گاهي از كودكتان در مورد مسايلي كه خودتان جوابش را ميدانيد، سوال کنيد. مثلا از او بپرسيد: «آيا اتاقت را مرتب كردي؟ آيا تكليفت را انجام دادي؟» به اين طريق، كودكتان راستگويي را در مورد كارهايي كه انجام داده، تمرين ميكند. شما هم فورا متوجه ميشويد كه كودكتان راست ميگويد؛ چرا که شما از قبل كارها را چك كرده بوديد. همچنين اگر كودكتان حرف راست را بازگو كرد، تشويقش كنيد. اما اگر کودک به خاطر خطايي که مرتکب شده دروغ گفت، شما بايد او را تنبيه کنيد؛ مثلا ميتوانيد خريد اسباب بازي مورد علاقهاش را به تعويق بيندازيد و علت اين کار را هم به او توضيح دهيد اما هرگز کودک را با نام دروغگو صدا نزنيد؛ زيرا شما نميخواهيد که اين صفت جزو شخصيت او شود.
چه روشي را براي تشويق و تنبيه کودک در اين موارد توصيه ميکنيد؟
پاداش و تشويق ميتواند کلامي (مثلا تعريف و تمجيد از کودک در جمع) و يا خريد يک اسباببازي يا يک جعبه مدادرنگي باشد. والدين با اين کار به کودکشان ميآموزند که راستگويي هميشه با پاداش همراه است ولي اگر کودک به هر دليلي دروغ بگويد ميتوان از روشهاي متداول و صحيح تنبيهي مانند محروم کردن از ديدن برنامه کودک يا بازي مورد علاقه بهره گرفت اما تنبيه بدني به هيچعنوان در هيچ شرايطي توصيه نميشود؛ چرا که روشي منسوخشده است. متاسفانه در بسياري از موارد ديده شده است که مادران وقتي با دروغگويي کودک روبهرو ميشوند، يک سيلي به او ميزنند يا ضربهاي به پشت دستش ميزنند تا به او بفهمانند که نبايد اين کار را انجام دهد. اين قبيل مادران اعتقاد دارند که در اين سنين، هشدار دادن به کودکان يا محروم کردن آنها از چيزي، کاري از پيش نميبرد و فقط تنبيه بدني سبک، در آن لحظه، کودک را از کار خطا باز ميدارد اما بايد گفت با اين کار، مشکلات کودک صدچندان خواهد شد. تنبيه و تشويق نبايد از حد خود تجاوز کند؛ زيرا اگر براي کار مثبت تشويق سنگين انجام گيرد، توقع کودک بالا ميرود و به پاداشهاي کوچکتر از آن راضي نميشود و همينطور تنبيه اگر بيش از حد باشد، ميتواند کودک را بدبين کند. در عين حال، تنبيه و تشويق بايد بلافاصله بعد از عمل کودک انجام بگيرد و فاصلهاي بين آن نيفتد تا اثر تنبيه و تشويق را از بين نرود.
بهم ریختگی دستگاه گوارش.
مـوز
موز یکی از موادی است که برای سیستم گوارشی که به هنگام اسهال به هم ریخته، مناسب میباشد، زیرا میوهای ملایم و سهل الهضم میباشد. موز به علت دارا بودن پتاسیم فراوان، میتواند به جایگزین کردن الکترولیتهایی که در اثر اسهال از بدن دفع شدهاند، کمک کند. از طرفی موز به علت داشتن پکتین فراوان (نوعی فیبر قابل حل) میتواند به جذب و حفظ مایعات در رودهها کمک کرده و از دفع آب و سایر مواد مورد نیاز بدن جلوگیری کند.
موز همچنین حاوی مقادیر قابل توجهی از یک نوع فیبر قابل حل به نام اینولین میباشد که به رشد و تقویت باکتریهای مفید بدن که در روده زندگی میکنند، کمک میکند.
سیـــب
سیب نیز مانند موز حاوی پکتین فراوان میباشد. البته سیب خام به علت فیبر فراوانی که دارد برای سیستم گوارش و رودههایی که دچار اسهال شدهاند مناسب نمیباشد و باید سیب را به صورت پخته شده (کمپوت) مصرف نمود تا هضم آن برای دستگاه گوارش آسانتر باشد. در این صورت، بدن علاوه بر بهرهمند شدن از پکتین موجود در سیب از سایر مواد مغذی آن نیز بهرهمند میشود.
نان تست و کراکر (بیسکویت بدون شکر)
زمانی که در شرایط سلامت هستید و معده و رودههای شما دچار اسهال نشدهاند، تا حد امکان از غذاهای کامل (حاوی سبوس) استفاده کنید، اما زمانی که دچار اسهال میشوید بهتر است از مواد غذایی غیر سبوسدار استفاده نمایید، زیرا هضم آنها برای رودههای دچار اسهال آسانتر میباشد. استفاده از بیسکویت بدون شکر مانند چوب شور به علت دارا بودن نمک در دوره اسهال مناسب میباشد.
برنج و سیبزمینی پوره شده
برنج و سیبزمینی از مواد نشاستهای سهل الهضم و کم فیبر بوده و برای معده و رودههایی که در اثر اسهال به هم ریختهاند مناسب میباشند. برنج را به صورت کمتر و بدون اضافه کردن کره و یا روغن مصرف کنید، زیرا چربی برای سیستم گوارشی که دچار اسهال شده مضر میباشد.
مرغ بخار پز شده
گوشت مرغ بخارپز شده به علت دارا بودن بافت نرم و سهلالهضم بودن پروتئین آن، در دوره اسهال توصیه میشود، زیرا از این طریق میتوان مقادیری از مواد مغذی و مورد نیاز را به بدن رسانید. کره و انواع روغن برای سیستم گوارشی که دچار اسهال شده است مناسب نمیباشد، بنابراین از سرخ کردن و یا تفت دادن گوشت مرغ در این زمان خودداری کرده و آن را به شکل بخارپز مصرف کنید.
ماســـت
معمولاً در طی مدتی که دچار اسهال میشوید، توصیه میشود از مصرف محصولات لبنی خودداری کنید، اما ماست و دوغ از این قانون استثنا میباشند. سعی کنید از دوغ و یا ماستهایی که دارای پروبیوتیک میباشند استفاده کنید، زیرا به حفظ باکتریهای مفید موجود در روده کمک میکنند و سبب تقویت سیستم گوارش بدن میشوند.
نوشیدنیهای گیاهی
از میان انواع نوشیدنیهای گیاهی میتوان به دو نوع آن اشاره کرد: نعناع و بابونه
چای نعناع: نعناع بر روی سیستم گوارشی معده و رودهها، اثر مسکن داشته و سبب تسکین عضلات موجود در جدار رودهها شده و انقباض رودهها را کاهش میدهد. چای نعناع همچنین سبب کاهش نفخ و گازهای رودهای میشود.
چای بابونه: چای بابونه نیز در کاهش التهاب معده و روده مۆثر بوده و اسپاسمهای رودهای را کم میکند.
سیب نیز مانند موز حاوی پکتین فراوان میباشد. البته سیب خام به علت فیبر
فراوانی که دارد برای سیستم گوارش و رودههایی که دچار اسهال شدهاند مناسب نمیباشد و باید سیب را به صورت پخته شده (کمپوت) مصرف نمود تا هضم آن برای دستگاه گوارش آسانتر باشد
مواد غذایی که نباید خورد:
مواد غذایی که سبب تشدید و یا طولانیتر شدن دوره اسهال میشوند، عبارتند از:
غذاهای تند،
غذاهای پرچرب،
مواد غذایی حاوی فیبر فراوان
و مواد غذایی حاوی قند و شکر فراوان.
همچنین از خوردن مواد غذایی و نوشیدنیهایی که دارای کافئین میباشند باید خودداری نمود، زیرا موجب از دست دادن آب بدن شده و بدن را با کم آبی بیشتر در دوره اسهال روبهرو میکنند.
نکته
اسهال در واقع نوعی واکنش بدن به ویروس و یا باکتری است که وارد دستگاه گوارش شده و بدن در صدد دفع آن بر میآید، بنابراین متوقف کردن آن در ساعات اولیه ممکن است سبب بروز مشکلات دیگری در بدن شود، لذا به هنگام بروز این مشکل حتماً به پزشک مراجعه کرده و از استفاده از داروهای ضد اسهال که در داروخانهها بدون نسخه داده میشوند، خودداری کنید.
اگر بر اثر اسهال دچار خشکی پوست، ت
اسهال ممکن است به دلایل مختلفی از قبیل: خوردن مواد غذایی آلوده و یا تحت فشار و استرس شدید روحی قرار گرفتن (مرگ عزیزان، طلاق و ...) بروز کند. اسهال تحت هر عاملی که باشد، علاوه بر درمان علت اولیه نیاز به رعایت رژیم غذایی خاصی دارد که از تشدید آن جلوگیری شود. در این جا چندین مورد را توضیح میدهیم.